دیشب انگار تمام شب
من به رویای تو باز
تا به صبح بیدار مانده بودم
امشبم باز همان نقش خیالت
پشت چشمهای بسته ام
در میزند
باز هم تو را گم میکنم!

رد پاي آخرت آن نگاه اولت
باز تکرار میشود
این چه پایانیست؟
که تو با چشمهای بازِ من ساكت
با چشمهای بسته ام حرف میزنی
من از این بیدار بودن
تو از آن سو بی خیالی
تا کجا تاوان عشق را
با خود به سودا میبریم
تا کجا هی میرود
این لحظه ها و گم شدن
من بدنبال تو و تو،
سردر گم از نگاه من
تو‌کجایی و هم اینکه من کجا!
#نگار_دزکی_زاده
/03/2019


سکوت آینه تو ,گم ,باز ,چشمهای ,هم ,دیشب ,چشمهای بسته ,دیشب انگار ,انگار تمام ,به سودا ,خود بهمنبع

بیخانمان سقفی دارد به بزرگی آسمان آسمانی که هیچ معماری طرح و رنگش را تا کنون نساخت

دیشب انگار تمام شب

سلام مهربان من

شايد هرشب بخاطر من ميآيي

امیدوار بود به پروانه های آبی که با پروازشان رنگ آسمان را برایش بسازند

به دنبال آسمان نگرد گاهي آسمان همين نزديكيهاست

منِ بیدل از هر چه بگی میترسم

مشخصات

آخرین جستجو ها

مشاوره تلفنی تحصیلی اکستنشن مو زیبا مووی | دانلود رایگان فیلم و سریال رینگ لایت یا نور حلقوی چیست و چه کاربردی دارد؟ malmalmilk کافه دیزاین اولین مرکز دپو کاغذدیواری خرم آباد جالب ترین ها معرفی کالا فروشگاهی دنیای از خوشمزه ها دکتر سلامت